لقمه گرفتن (سَلْ لَ / لِ شِ کَ تَ) لقمه کردن طعام کسی را، کسی را کاری خواستن بی وقوف او که نه بر هوای دل وی باشد. تکه گرفتن (در تداول مردم قزوین) ادامه... لقمه کردن طعام کسی را، کسی را کاری خواستن بی وقوف او که نه بر هوای دل وی باشد. تکه گرفتن (در تداول مردم قزوین) لغت نامه دهخدا
لقمه گرفتن نواله گرفتن کاری انجام دادن برای کسی بی آگاهی او لقمه ساختن برای کسی، برای کسی کاری در نظر گرفتن بدون اطلاع او ادامه... نواله گرفتن کاری انجام دادن برای کسی بی آگاهی او لقمه ساختن برای کسی، برای کسی کاری در نظر گرفتن بدون اطلاع او فرهنگ لغت هوشیار
لقمه گرفتن ((~. گِ رِ تَ)) لقمه ساختن برای کسی، کنایه از کاری برای کسی در نظر گرفتن ادامه... لقمه ساختن برای کسی، کنایه از کاری برای کسی در نظر گرفتن تصویر لقمه گرفتن فرهنگ فارسی معین